برای این نوع ژله، حتما طالبی شیرین انتخاب کنید. نکته
درصورت تمایل می توانید کمی خامه روی آن بریزید و تزیین کنیدنکته
ابتدا یک بسته پودر ژله را با یک لیوان آب جوش و نصف لیوان آب سرد آماده کنید. سپس یک طالبی کوچک و شیرین را انتخاب کنید. بالای طالبی را طبق شکل برش بزنید و با دست درون طالبی را خالی کنید و زیر شیر آب بگیرد و درونش را کاملا بشویید تا هسته ای باقی نماند.
سپس ژله را درون آن بریزید و در یخچال قراردهید. پس از چند ساعت از یخچال درآورید و برش بزنید.
درصورت تمایل می توانید کمی خامه روی آن بریزید و تزیین کنید.
باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان، خندان و شتابان به استقبال بهار میروند تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود طرب انگیز نو روز و جشن شگوفه ها را بر گذار می نمایند . نوروز از دیدگاه دکتر علی شریعتی سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می شناسند که چیست نوروز هر ساله برپا می شود و هر ساله از آن سخن می رود. بسیار گفته اند و بسیار شنیده اید پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا هست. مگر نوروز را خود مکرر نمی کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده «عقل» تکرار را نمی پسندد: اما «احساس» تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار ساخته اند: جامعه با تکرار نیرومند می شود، احساس با تکرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس، و جامعه هر سه دست اندرکارند. نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن رو هست که این قرارداد مصنوعی اجتماعی و یا بک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان است و روز شادمانی زمین و آسمان و آفتاب و جشن شکفتن ها و شور زادن ها و سرشار از هیجان هر «آغاز». جشن های دیگران غالباً انسان را از کارگاه ها، مزرعه ها، دشت و صحرا، کوچه و بازار، باغها و کشتزارها، در میان اتاق ها و زیر سقف ها و پشت درهای بسته جمع می کند: کافه ها، کاباره ها، زیر زمین ها، سالن ها، خانه ها ... در فضایی گرم از نفت، روشن از چراغ، لرزان از دود، زیبا از رنگ و آراسته از گل های کاغذی، مقوایی، مومی، بوی کندر و عطر و ... اما نوروز دست مردم را می گیرد و از زیر سقف ها و درهای بسته فضاهای خفه لای دیوارهای بلند و نزدیک شهرها و خانه ها، به دامن آزاد و بیکرانه طبیعت می کشاند: گرم از بهار، روشن از آفتاب لرزان از هیجان آفرینش و آفریدن، زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته با شکوفه، جوانه، سبزه و معطر از بوی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه های شسته، باران خورده، پاک ... نوروز تجدید خاطره بزرگی است: خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. هر سال آن فرزند فراموشکار که، سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته های پیچیده خود، مادر خویش را از یاد می برد، با یادآوری وسوسه آمیز نوروز به دامن وی باز می گردد و با او، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن می گیرد. فرزند در دامن مادر، خود را باز می یابد و مادر، در کنار فرزند و چهره اش از شادی می شکفد اشک شوق می بارد فریادهای شادی می کشد، جوان می شود، حیات دوباره می گیرد. با دیدار یوسفش بینا و بیدار می شود. تمدن مصنوعی ما هر چه پیچیده تر و سنگین تر می گردد، نیاز به بازگشت و باز شناخت طبیعت را در انسان حیاتی تر می کند و بدین گونه است که نوروز بر خلاف سنت ها که پیر می شوند فرسوده و گاه بیهوده رو به توانایی می رود و در هر حال آینده ای جوان تر و درخشان تر دارد، چه نوروز را ه سومی است که جنگ دیرینه ای را که از روزگار لائوتسه و کنفوسیوس تا زمان روسو و ولتر درگیر است به آشتی می کشاند. نوروز تنها فرصتی برای آسایش، تفریح و خوشگذرانی نیست: نیاز ضروری جامعه، خوراک حیاتی یک ملت نیز هست. دنیایی که بر تغییر، تحول، گسیختن، زایل شدن، در هم ریختن و از دست رفتن بنا شده است، جایی که در آن آنچه ثابت است و همواره لایتغیر و همیشه پایدار، تنها تغییر است و ناپایداری، چه چیز می تواند ملتی را، جامعه ای را، در برابر ارابه بی رحم زمان – که بر همه چیز می گذرد و له می کند و می رود هر پایه ای را می شکند و هر شیرازه ای را می گسلد – از زوال مصون دارد؟ هیچ ملتی یا یک نسل و دو نسل شکل نمی گیرد: ملت، مجموعه پیوسته نسل های متوالی بسیار است، اما زمان این تیع بیرحم، پیوند نسل ها را قطع می کند، میان ما و گذشتگانمان، آنها که روح جامعه ما و ملت ما را ساخته اند، دره هولناک تاریخ حفر شده است قرن های تهی ما را از آنان جدا ساخته اند : تنها سنت ها هستند که پنهان از چشم جلاد زمان، ما را از این دره هولناک گذر می دهند و با گذشتگانمان و با گذشته هایمان آشنا می سازند. در چهره مقدس این سنت هاست که ما حضور آنان را در زمان خویش، کنارخویش و در «خود خویش» احساس می کنیم حضور خود را در میان آنان می بینیم و جشن نوروز یکی از استوارترین و زیباترین سنت هاست. در آن هنگام که مراسم نوروز را به پا می داریم، گویی خود را در همه نورزهایی که هر ساله در این سرزمین بر پا می کرده اند، حاضر می یابیم و در این حال صحنه های تاریک و روشن و صفحات سیاه و سفید تاریخ ملت کهن ما در برابر دیدگانمان ورق می خورد، رژه می رود. ایمان به اینکه نوروز را ملت ما هر ساله در این سرزمین بر پا می داشته است، این اندیشه های پر هیجان را در مغز مان بیدار می کند که: آری هر ساله حتی همان سالی که اسکندر چهره این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود، در کنار شعله های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می کشید همانجا همان وقت، مردم مصیبت زده ما نوروز را جدی تر و با ایمان سرخ رنگ، خیمه بر افراشته بودند و مهلب خراسان را پیاپی قتل عام می کرد، در آرامش غمگین شهرهای مجروح و در کنار آتشکده های سرد و خاموش نوروز را گرم و پر شور جشن می گرفتند. تاریخ از مردی در سیستان خبر می دهد که در آن هنگام که عرب سراسر این سرزمین را در زیر شمشیر خلیفه جاهلی آرام کرده بود از قتل عام شهرها و ویرانی خانه ها و آوارگی سپاهیان می گفت و مردم را می گریاند و سپس چنگ خویش را بر می گرفت و می گفت: " اباتیمار : اندکی شادی باید " نوروز در این سال ها و در همه سال های همانندش شادی یی این چنین بوده است عیاشی و «بی خودی» نبوده است. اعلام ماندن و ادامه داشتن و بودن این ملت بوده و نشانه پیوند با گذشته ای که زمان و حوادث ویران کننده زمان همواره در گسستن آن می کوشیده است. نوروز همه وقت عزیز بوده است؛ در چشم مغان در چشم موبدان، در چشم مسلمانان و در چشم شیعیان مسلمان. همه نوروز را عزیز شمرده اند و با زبان خویش از آن سخن گفته اند. حتی فیلسوفان و دانشمندان که گفته اند "نوروز روز نخستین آفرینش است که اورمزد دست به خلقت جهان زد و شش روز در این کار بود و ششمین روز ، خلقت جهان پایان گرفت و از این روست که نخستین روز فروردین را اهورمزد نام داده اند و ششمین روز را مقدس شمرده اند. چه افسانه زیبایی زیباتر از واقعیت راستی مگر هر کسی احساس نمی کند که نخستین روز بهار، گویی نخستین روز آفرینش است. اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است. مسلماً آن روز، این نوروز بوده است. مسلماً بهار نخستین فصل و فروردین نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است. هرگز خدا جهان را و طبیعت را با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است. مسلماً اولین روز بهار، سبزه ها روییدن آغاز کرده اند و رودها رفتن و شکوفه ها سر زدن و جوانه ها شکفتن، یعنی نوروز بی شک، روح در این فصل زاده است و عشق در این روز سر زده است و نخستین بار، آفتاب در نخستین روز طلوع کرده است و زمان با وی آغاز شده است. اسلام که همه رنگ های قومیت را زدود و سنت ها را دگرگون کرد، نوروز را جلال بیشتر داد، شیرازه بست و آن را با پشتوانه ای استوار از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان، مصون داشت. انتخاب علی به خلاف و نیز انتخاب علی به وصایت، در غدیر خم هر دو در این هنگام بوده است و چه تصادف شگفتی آن همه خلوص و ایمان و عشقی که ایرانیان در اسلام به علی و حکومت علی داشتند پشتوانه نوروز شد. نوروز که با جان ملیت زنده بود، روح مذهب نیز گرفت: سنت ملی و نژادی، با ایمان مذهبی و عشق نیرومند تازه ای که در دل های مردم این سرزمین بر پا شده بود پیوند خورد و محکم گشت، مقدس شد و در دوران صفویه، رسماً یک شعار شیعی گردید، مملو از اخلاص و ایمان و همراه با دعاها و اوراد ویژه خویش، آنچنان که یک سال نوروز و عاشورا در یک روز افتاد و پادشاه صفوی آن روز را عاشورا گرفت و روز بعد را نوروز. این پیری که غبار قرن های بسیار بر چهره اش نشسته است، در طول تاریخ کهن خویش، روزگاری در کنار مغان، اوراد مهر پرستان را خطاب به خویش می شنیده است پس از آن در کنار آتشکده های زردشتی، سرود مقدس موبدان و زمزمه اوستا و سروش اهورامزدا را به گوشش می خوانده اند از آن پس با آیات قرآن و زبان الله از او تجلیل می کرده اند و اکنون علاوه بر آن با نماز و دعای تشیع و عشق به حقیقت علی و حکومت علی او را جان می بخشند و در همه این چهره های گوناگونش این پیر روزگار آلود، که در همه قرن ها و با همه نسل ها و همه اجداد ما، از اکنون تا روزگار افسانه ای جمشید باستانی، زیسته است و با همه مان بوده است ، رسالت بزرگ خویش را همه وقت با قدرت و عشق و وفاداری و صمیمیت انجام داده است و آن، زدودن رنگ پژمردگی و اندوه از سیمای این ملت نومید و مجروح است و در آمیختن روح مردم این سرزمین بلاخیز با روح شاد و جانبخش طبیعت و عظیم تر از همه پیوند دادن نسل های متوالی این قوم که بر سر چهار راه حوادث تاریخ نشسته و همواره تیغ جلادان و غارتگران و سازندگان کله منارها بند بندش را از هم می گسسته است و نیز پیمان یگانگی بستن میان همه دل های خویشاوندی که دیوار عبوس و بیگانه دوران ها در میانه شان حایل می گشته و دره عمیق فراموشی میانشان جدایی می افکنده است. و ما در این لحظه در این نخستین لحظات آغاز آفرینش نخستین روز خلقت، روز اورمزد، آتش اهورایی نوروز را باز بر می افروزیم و درعمق وجدان خویش، به پایمردی خیال، از صحراهای سیاه و مرگ زده قرون تهی می گذریم و در همه نوروزهایی که در زیر آسمان پاک و آفتاب روشن سرزمین ما بر پا می شده است با همه زنان و مردانی که خون آنان در رگ هایمان می دود و روح آنان در دل هایمان می زند شرکت می کنیم و بدین گونه، بودن خویش، را به عنوان یک ملت در تند باد ریشه برانداز زمان ها و آشوب گسیختن ها و دگرگون شدن ها خلود می بخشیم و در هجوم این قرن دشمنکامی که ما را با خود بیگانه ساخته و خالی از خوی برده رام و طعمه زدوده از شخصیت این غرب غارتگر کرده است، در این میعاد گاهی که همه نسل های تاریخ و اساطیر ملت ما حضور دارند با آنان پیمان وفا می بندیم امانت عشق را از آنان به ودیعه می گیریم که هرگز نمیریم و دوام راستین خویش را به نام ملتی که در این صحرای عظیم بشری ریشه، در عمق فرهنگی سرشار از غنی و قداست و جلال دارد و بر پایه اصالت خویش در رهگذر تاریخ ایستاده است بر صحیفه عالم ثبت کنیم .
گروه غذایی: چلو - پلو - انواع پلو و چلو
ته چین - انواع ته چینمدت زمان آماده شدن: سریع - معمولی ابزارهای مورد نیاز: گاز دستور: ایرانی دستورهای خاص: غذاهای بدون گوشت - کودکان مواد لازم:
برنج: 8 پیمانه
زرده تخم مرغ: 3 عدد
ماست چکیده: 2 پیمانه
زعفران دم کرده: به مقدار لازم
روغن مایع: به مقدار لازم
نمک، فلفل سیاه، فلفل قرمز: به مقدار لازم
این مقدار ته چین برای 8 تا 10 نفر کافیست.نکته
در صورت تمایل می توانید به مواد ته چین کمی روغن اضافه کنید.نکته
ماست آب رفته، زرده تخم مرغ، زعفران دم کرده، نمک و فلفل را در ظرفی ریخته و هم بزنید.
برنج آبکش را اضافه کنید و با هم مخلوط کنید.
قابلمه را روی حرارت قراردهید روغن مایع را بریزید سپس مواد ته چین را در قابلمه بریزید و سپس با کفگیر آن را صاف کنید
سپس بقیه برنج آبکش را روی آن بریزید درصورت تمایل می توانید نصف استکان آب روغن به آن اضافه کنید سپس چند حفره در آن ایجاد کرده دردمی را گذاشته و پس از اینکه به اصطلاح کمی بخار در قابلمه پیچید زیر حرارت را کم کرده وصبر کنید تا برنج دم بیافتد.
تخممرغ سه عدد شکر و شیر و روغن از هر کدام یک پیمانه وانیل نصف قاشق چایخوری بیکینگپودر یک قاشق چایخوری آرد شش قاشق غذاخوری شیر یک پیمانه شکر دو قاشق سوپخوری نشاسته یک قاشق مرباخوری موز دو عدد پودر پسته برای تزئین به میزان لازم * ابتدا تخممرغ و شکر را با هم میزنیم تا حجیم و سبک شود. * شیر و روغن را افزوده و هم میزنیم. * آرد، بیکینگپودر و وانیل را با هم الک کرده و به تخممرغ اضافه میکنیم و کاملاً میزنیم. * سپس آن را در قالب چرب شده ریخته و 20 دقیقه اول در فر 180 درجه سانتیگراد و 20 الی 25 دقیقه نیز در فر 160 درجه سانتیگراد قرار میدهیم. بعد صبر میکنیم تا کیک خنک شود. * در ظرف دیگری موزها را رنده کرده و با شیر شکر و نشاسته مخلوط و روی حرارت قرار میدهیم و هم میزنیم تا غلیظ شود و آن را روی کیک میریزیم. * برای تزئین از پودر پسته استفاده میکنیم.مواد اولیه:
مواد لازم برای سس موز:
طرزتهیه:
گروه غذایی: مناسبت های خاص - نوروز
خوراک - انواع خوراک ماهی
ماهی - انواع ماهی مدت زمان آماده شدن: سریع ابزارهای مورد نیاز: گاز دستور: ایرانی مواد لازم:
ماهی شیر اقیانوس: 1 کیلوگرم
نمک، فلفل سیاه، فلفل قرمز، زردچوبه و کاری: به مقدار لازم
جعفری: به مقدار لازم
آرد سوخاری: به مقدار لازم
اگر جعفری در دسترس نبود مهم نیست.همان ادویه برای مزه دار کردن ماهی کافیست.نکته
ماهی را تمیز کنید و با چاقو به ضخامت یک تا یک و نیم سانتی متر برش بزنید و بشویید. برای از بین رفتن بوی بد ماهی چند ساعت میان جعفری قراردهید.
سپس ادویه و نمک و کمی پودر نان خشک یا آرد سوخاری را با هم مخلوط کنید و ماهی را در آن بغلتانید.
در روغن داغ سرخ کنید.
با سبزی پلو یا برنج ساده میل نمائید.
مرغ چرخکرده 400 گرم پیاز درشت 1 عدد نمک و فلفل به میزان لازم آرد سوخاری 100 گرم فلفل دلمه ای رنگی از هر کدام یک دوم عدد پنیر پیتزا 150 گرم جعفری 50 گرم روغن مایع به میزان لازم * مرغ را با پیاز چرخکرده، نمک و فلفل ورز دهید. * سپس گلولههایی به اندازه نارنگی از آن بردارید و به آرد سوخاری آغشته کنید. * حالا آن را قالب بزنید، به طوری که وسط آن خالی شود. * وسط پیکلت ها را با فلفل دلمه ای خرد شده، پنیر پیتزای رنده شده و جعفری خرد شده پر کنید و آن را در فر بپزید و یا در روغن سرخ نمایید. انرژی کل: 1800 کیلو کالریمواد لازم برای 4 نفر:
روش تهیه:
سوپ مرغ و ذرت مديترانهاي
قسمت بالاي ران مرغ دو عددگوجهفرنگي ريز خردشده دو عدد
پياز كوچك خردشده يك عدد
كره 15 گرم
روغن مايع مخصوص سرخ كردن دو قاشق سوپخوري
فلفلدلمهاي رنگي خردشده سه قاشق غذاخوري
آرد گندم يك قاشق سوپخوري
رب گوجهفرنگي يك قاشق سوپخوري
آب مرغ دو پيمانه
ذرت كنسروي يك قوطي
آويشن يك قاشق چايخوري
گشنيز يك قاشق چايخوري
نمك و فلفل به ميزان لازم
جعفري براي تزيين به ميزان لازم
طرز تهيه:
يك سوپ سريع براي افطار شما؛ اگر ميخواهيد زمان كمتري در آشپزخانه باشيد يا اگر افطاريتان دير شده است ميتوانيد اين سوپ را آماده كرده و نوشجان كنيد.
روغن و كره را در قابلمه متوسطي ميريزيم و روي حرارت قرار ميدهيم تا داغ شود. پياز خردشده را در روغن به قدري تفت ميدهيم كه نرم شود و سپس تكههاي مرغ را در صورت دلخواه با چاقو خرد ميكنيم و همراه با پياز و روغن تفت ميدهيم تا طلايي رنگ شود. آرد را به مخلوط اضافه كرده و يكي، دو دقيقه به تفت دادن ادامه ميدهيم. سپس آب مرغ را ميافزاييم و ميگذاريم جوش بيايد. پس از آن پنج دقيقه صبر ميكنيم تا اين مخلوط حرارت ببيند. فلفل دلمهايها، گوجهفرنگي، رب گوجهفرنگي، ذرت، آويشن، گشنيز، نمك و فلفل را به مواد افزوده و در ظرف را ميگذاريم و 20 دقيقه صبر ميكنيم تا تكههاي مرغ بپزد. سپس تكههاي مرغ را خارج كرده و ريز ميكنيم و دوباره داخل سوپ ريخته و بعد از 20 دقيقه در ظرف مورد نظر ميريزيم و با جعفري تزيين مينماييم.
سر آشپز کباب ترش يا ترشي کباب يکي از غذاهاي معروف گيلا ني بوده که در خطه شمال ايران بسيار معروف مي باشد. مواد لازم : گوشت کبابي: يک کيلو پياز رنده شده: يک فنجان مغز گردوي چرخ کرده: نصف فنجان جعفري سائيده: نصف فنجان آب انار ترش: يک فنجان نمک و فلفل: به مقدار کافي طرز تهيه گوشت را به قطعات کبابي خرد کنيد. سپس در ظرف گودي بقيه مواد ذکر شده در بالا را با هم مخلوط کنيد. گوشت را براي يک شبانه روز در اين مخلوط بخوابانيد. بعد آنها را به سيخ کشيده و کباب کنيد.
تعداد صفحات : 2